|
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
ابری تر از بهار
آمده ای
که چه ؟!
بذرهای
این حوالی
عقیم تر از آنند
که
به بار بنشینند
.
.
.
گیتا سلطانی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ جمعه 4 اسفند 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نخست ثانیهها
کمی بعد
دقیقهها
ساعتها
روزها ..
به خودت که میآیی
میبینی
سالهاست
درد میکشی وُ
چیزی حس نمیکنی
سیدمحمد مرکبیان
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 23 آذر 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
این که تو را نمیفهمند خیلی بد نیست
ماه هم هنوز
غریبه است
جز به پای عدهی اندکی
که بر پیشانی ِ سفیدش
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 25 شهريور 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
مترسک !
آنقدر دستهایت را باز نکن
کسی تو را در آغوش نمیگیرد
ایستادگی همیشه تنهایی میاورد
نیکی فیروزکوهی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 25 شهريور 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
افسوس نمی خورم
گذشته ای که گذشت
و غبطه ای نمی خورم
به بایدها و نبایدها
من
متولد می شوم ، با هر طلوع
و امروز نیز....
چشم می سپارم به لحظه های پیش روی
محمود علي آبادي
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
آی قهوه چی
همه قهوه ها به حساب من !
در یکی از فنجان ها
دختری گم کرده ام
" احسان پرسا "
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 شهريور 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نامم روز بود
و دست تو را که می گرفت
آنقدر ادامه پیدا می کرد
تا تمام نام های شهر روشن می شدند
(روزبه سوهانی)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 11 شهريور 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
بــه قصــد پــرواز،
تجــربــه کــردم،
سقــوط را . .
---
عباس کیارستمی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 مرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
رهرو نمی خواهم
من پیامبر معاصرم
که فقط
برای هدایت خودم
مبعوث شده ام
" احسان پرسا "
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 22 تير 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
کاش . . .
مثل عکسی رنگی
می ماندی در خاطراتم
نه فیلمی سیاه سفید
در کابوس شبانه ام !
فیروزه کسانی برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 22 تير 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
موی هایت را که باز می کنی
باد
سَــــر ِ زبان می افتد
می بندی
شب کوتاه می آید
من
می نویسم
ماه
پلک می زند
.
.
.
..........
همین
ح-کمره ای برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 1 تير 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
چه خوشخیالی باد!
تو را به بازی گرفتهاست گیسووهاش.
( رضا کاظمی )
نقاشی از بهنام زنگی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 30 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
مُردم که ساکتم...
ساکت،
همین کنار هیاهو نشسته ام.
هی تو!
صدا نکن،
ساکت!
نمی بینی که مرده ام؟...
کامران رسول زاده
از کتاب
/فکر کنم
باران دیشب
مرا شسته
امروز «تو»ام.../
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
از ویرانی اندامت
خطوط انگشتانی به گوش می رسد
که دلتنگی کوه های این سرزمین را
کتیبه کرده اند
(روزبه سوهانی)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
روزهایم را
بین این شعرها گم کرده ام
دلم را
لای موهایت...!
ببین
هیچ چیز سر جایش نیست
حتی تو...!
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
از لبانم استخاره گرفتی
بد آمد
که به اخم بستی قرآن تنم را ؟
بیا برهنه سفر کنیم
حج نزدیک است
____________________
حسین وحدتی ( هبلیس)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
اهل اسراف نیستم اما
بیش از اندازه دوستت دارم
" احسان پرسا "
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
نعش پنجره ای روی دوش تو بود
که تا آخرین پرنده
در آسمان اتاق ایستاد
حالا من
سالهاست پرهایم را در آینه مرتب می کنم
و در انتظار ذره ای از شانه ات
دلتنگی اتاق را به دوش می کشم
(روزبه سوهانی - 17/03/91)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 14 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
با تمامی یِ دعاهایِ بارانِ مردمکِ چشمانم،
استخاره یِ خشکسالیِ حضورت پیداست...
(جـعـفـر طـاهـری)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ جمعه 5 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
رفتی
و
این عقربه هایِ آویزان
دور از چشمِ هر ثانیه که بُردی
مُدام
خوابِ مرا می دزدند
(پیمان فلاح)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 3 خرداد 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
بوس تر از بوس های تو
نمی شناسم
ندیده ام نخوانده ام.
مست تر از لبهای تو
شراب ننوشیده ام
گل من!
دست های تو
مهربانترین دست های خداست
که کودکی مرا به بلوغ می رساند.
و اینجوری هاست
که در آغوش تو
من مرد می شوم.
"عباس معروفی"
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
مَرا ببوس!
مَـرگ، مُـسری نیست...
---
شهاب شهرزاد
(از کتابِ دلخوشی هایِ کوچک)
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
پاییز هیچ حرف تازهای برای گفتن ندارد
با این همه
از منبر باد
بالا كه میرَوَد
درختها چه زود به گریه میافتند!!
----
حافظ موسوی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 ارديبهشت 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
برای ماهی
با سه ثانیه حافظه
تنگ و دریا یکی ست!
دست من و شما درد نکند
که دل ِ تنگ آدم ها را
با یک عمر حافظه
توی تُنگ می اندازیم
و برای ماهی ها دل می سوزانیم!
---
مهدیه لطیفی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
به فراموشی دری تکیه داده بودم
که از یاد کوچه ها می رفت
ماه از ترانه ای عبور کرد
و شب از کلیدها فاصله گرفت
شانه هایت روشن بود
کودکی من از گریه ها دور تر دیده می شد
و با تنهایی دری در فراموشی کوچه گم می ماند
بوسه ای در شهر پیچید
و لابه لای ترانه ای
دهان تو به دنیا آمد
(روزبه سوهانی)
----------------------
با تشکر از جناب معرک نژاد بابت تصویر
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
سخت افسوس می خورم
برای تمام روزهایی
که بی تو ..
گذشتند
و
تمام شب هایی
که با تو ..
نمی گذرند!
می بینی دلبندم؟
هنوز رویایت تمام زندگی من است!
---
امیر ساقریچی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
بهشت را تجربه کردم
از میان لبانم
تا بند بند ششها
وقتی اولین سیگار
پس از به آغوش کشیدنت
روشن شد...!!!
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
در رؤیایِ خیرهء امید،
تمامِ دروغِ دفترِ خاطرات
زندگی ای ست
که آرزوهایِ روزمره را
در عمقِ خیالی، زودگذر
به میهمانیِ درخشانِ رنگ ها... می برد
سعید آزاد
٢٧.٠١.١٣٩١
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ جمعه 18 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
من و سیگار درد ِ مشترکیم
از هردومان ، کسی خوب کام گرفت و بعد زیر پا له کرد
درست زمانیکه به آخر رسیدیم
( مهران پیرستانی / فروردین 91 )
 برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ جمعه 18 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
کاش می دانستی که جهانم؛
بی تو، الف ندارد ...!
ساراحجر
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب: گروس عبدل ملکیان,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
ما كاشفان كوچههاي بنبستيم
حرفهاي خستهاي داريم
اين بار
پيامبري بفرست
كه تنها گوش كند.
گروس عبدل ملکیان برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب: احسان پرسا,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
ای شکوفه رسیده با بهار سبز
گر چه با قدوم تو
شاخه درخت های شهر من سفید می شود
تو سیاه می شوی
تو تباه می شوی
توی شهر من نمان !
" احسان پرسا "
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
"برای دختری که دارم "
این چند کاریکلماتور پیش کش به مهربان دختر خوبم
" بانو سارا هجر "
که امیدوارم پسند طیع زیبا پسندش باشد :
1- این بار برای خودم می میرم نه برای شما .
2- سالهاست که ساعتم را با نخوابیدن از خواب بیدار می کنم .
3- خریت ما خران را به صراحت آدم شدن انداخته است .
4- گناه من آن است که بی گناه به دنیا آمده ام .
5- همیشه شروع را از پایان آغاز می کنم .
6- درخت رخت آویز برگ است .
7- آرزوی شب ، خواب ماندن خورشید است .
8- سنگ هم سنگینی خویش را احساس می کند .
9-
م
ر
گ
در خانه ی ما
خانه تکانی دارد .
10- سگ که می شوم بی دندانی ام مرا به ملچ ملوچ می اندازد .
رحیم مجیدی / نادم
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
همه را گاز زدم
طعم شیرین گناه
نیست در هیچ کدام
.. میوه ممنوعه
فقط از دست تو خوردن دارد
" احسان پرسا "
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 5 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
میخکوب شده ست بهار
به هنگام دیدنت
و گر نه
سری هم به دل ما می زد !!!
--------
فرناز فرید برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 5 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
بهار
زمستان
پائیز
تابستان
فصل ها به چه کار می آیند
وقتی
فقط
میانِ آغوش تو جوانه می زنم!
--------------
ایرج تمجیدی
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
هیچکس به خانهاش نرسید امروز.
کودکی بازیگوش
تمامِ کوچههای شهر را دیشب
به نامِ تو کرده بود!
( رضا کاظمی ) برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 22 اسفند 1390برچسب: رحمن طایفی,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
می خواهم.... شعر و سیگار را ترک کنم
اما نمی شود
آخر چگونه هم شب باشد ..!.
و هم تو...
و هم سیگارو قهوه
پس شعر چه می شود ؟!
یا اینکه تو باشی
و شعر و یاد اولین قرار
پس سیگار چه می شود ؟!
اصلا انگار باید
تو را ترک کنم ...!
رحمن طایفی
![]()
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ شنبه 20 اسفند 1390برچسب: ( رضا کاظمی ),
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
حالا که رفتهاَم
هر روز پشت پنجره میایستی
به « شاید دوباره برگردد! » فکر میکنی.
چه فایده!
هیچکس حتا به اشتباه
دو بار به کوچهی بُنبست نمیرود!
( رضا کاظمی )
برچسبها: <-TagName->
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب: ,
توسط داوود شیرزاد رادجلالی
در ِ گوشم
یک درخت
حرف رفتن زد
همان لحظه
کوچه رفت
ولی
تو
ماندی
Mi ha sussurrato un albero
Sulla via dell'andata
In quel istante,
Il vicolo se ne andato,
Ma tu sei rimasta
( میثم سراج )

برچسبها: <-TagName->
.:
Weblog Themes By
Pichak
:.
|
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید امروز : 80
بازدید دیروز : 81
بازدید هفته : 80
بازدید ماه : 901
بازدید کل : 462302
تعداد مطالب : 793
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1
دریافت کد جملات شریعتی
آمار سایت
|